جور استاد به ز مهر پدر
رشتههای تحصیلی در قرن بیست و یکم بهقدری گسترده شده تا برای چند مهارت ساده در گذشته که توسط یک دانشمند به نتیجه میرسید امروز دهها هزار نفر در رشتههای متعدد سالها خوندل بخورند
رشتههای تحصیلی در قرن بیست و یکم بهقدری گسترده شده تا برای چند مهارت ساده در گذشته که توسط یک دانشمند به نتیجه میرسید امروز دهها هزار نفر در رشتههای متعدد سالها خوندل بخورند و روزها و شبها را بهصورت مستمر در تلاش باشند تا به موفقیت دست یابند. اگرچه دانشگاهها و مدارس عالی زیادی در سطح جهان و کشور وجود دارند که نسبت به پذیرش بدون کنکور اقدام میکنند و دانشجویان و سپری کردن چهار سال کارشناسی و طی دو سال بعد ارشد و درنهایت پس از هشت یا ده سال به اخذ مدرک دکترا نائل میشوند درحالیکه مطالعاتشان اکثرا در فضاهای آرام و اوقات کاری همراه با استفاده از امکانات بوده است؛ بنابراین باید انتظارات خود را نیز در همین اندازه مهار نمایند اما از سوی دیگر رشتههایی در علوم پزشکی نهتنها نیمی از عمر مفید دانشجویان را تا میانسالی صرف تحصیل و ممارست در بین بیماران مبتلا و امور متفاوت میکند که فرصت نمیدهد لحظهای از اوقات فراغت را دراینبین و بدون دغدغه به پیدا کردن راهکار معالجه آنها سپری نمایند و حالا که این مسیر پرپیچوخم را طی کردهاند و به مرزهای پیری نزدیک میشوند ناچارند تمام اوقات مفید و غیرمفید باقیمانده از عمر و توانایی خود را صرف کسب درآمد بهمنظور جبران مافات و معضلاتی کنند که در گذشته ایجاد شده است که سلامتی باارزشترین سرمایه هر انسان است تا اگر با چالش مواجه شد باید از پزشکان کمک بگیرد و همانگونه که برای سفرهای تفریحی هزینههای سنگینی میپردازد در اینگونه موارد هم حقوق کسانی که این نعمت را به بازمیگردانند، رعایت نماید. البته گرانی هزینههای درمان را نمیتوان متوجه بخش متولی آن یعنی جامعه پزشکان دانست بلکه آنها باید حقوق حقه خسران عمر خود را دریافت نمایند و این نظام است که با ایجاد شبکه بیمهای مستحکم و سیستماتیک و تصویب لوایح متقن در قوه قانونگذار، تسهیلات لازم را برای دو طرف معامله فراهم نماید که در این میان نه سیخ بسوزد و نه کباب درحالیکه پزشک راضی از درآمدهای خود میباشد و بیمار هم فشاری را تحمل نکند. پیدا شدن حلقه مفقوده طی تمامی این سالها بین دو قطب متضاد عرضهکننده و متقاضی که تقریبا هیچکدام از یکدیگر رضایت قلبی ندارند در گرو قوانین مثبتی است که به تصویب میرسد. این همان اهرم جور استادی بهعنوان نظام است که بهتر از بیمههای دستوپاشکسته امروز است که نیت پدرخواندگی برای آحاد جامعه را دارند. افزایشهای بدون ضابطه این زیرساخت در بهای عرضه خدمات پزشکی طی قوانین بودجه سال 1402 همانند کوبیدن پتک به سندان است زیرا تنها صدایی بلندی دارد و ضمن اینکه سفره درمان بیمار را خالی میکند، جامعه درمان را نیز همچنان ناراضی نگه میدارد تا گروهی از زیر چتر بیمهها خارج و بهصورت آزاد طبابت کنند و دستهای نیز راهی کشورهای همسایه شوند تا خدمات خود را در برابر دریافت ارز به بیگانگان ارائه دهند. محمد رئیس زاده، رئیسکل نظام پزشکی ایران دراینباره نامهای به رئیسجمهور نوشته است که بیشتر به گلایه از بیتوجهیها شباهت دارد تا دولت را مجاب نماید بجای حل کردن یک مشکل، صورتمسئله را پاک نکنند زیرا واقعیات امر در جامعه پزشکی سوای دیگر بخشهای جامعه است و به همین دلیل تعدادی از این قشر وقتی بهحق خود نمیرسند، مسیر تلاش را بهسوی اموری دیگر که درآمدهای ثانیهشمار دارد ازجمله بسازوبفروشی و بازار ارز و طلا تغییر میدهند آنها عطای شببیداری و کشیکهای ۳۶ ساعته در بیمارستانها جهت دریافت تخصص را میبوسند و کنار میگذارند! متن نامه نظام پزشکی به ریاست جمهوری اینگونه است که «با عنایت به بند الف از ماده سه قانون سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران مورخ 16/08/1383 مجلس شورای اسلامی، مبتنی بر ارائه نظر مشورتی در حیطه امور پزشکی در بودجه سال 1402 و تبعات افزایش قیمتها در ماههای آینده موارد ذیل به استحضار رسانده میشود. 1- یکی از اهداف سیاستگذاران در هر کشور تأمین امنیت مالی در برابر بیماریهایی است که منجر به افزایش شاخص پرداخت از جیب مرمم درنتیجه مواجه با عوامل فقرزای سلامت و نهایتا افزایش شاخص هزینههای کمرشکن که کراراً مورد تأکید حضرتعالی قرار گرفته است، 2- با عنایت به عدم شفافیت نحوه تخصیص ارز ترجیحی تجهیزات پزشکی و سازوکار پرداخت مابهالتفاوت آن در قانون بودجه سال 1402 به یکباره و بدون اطلاع قبلی، اولویتهای کالایی بسیاری از تجهیزات پزشکی از نیمه اول فروردینماه سال جاری در سامانه جامع تجارت تغییر نموده که این مسئله باعث افزایش فزاینده قیمت تجهیزات پزشکی خواهد شد که ذیلاً به چند نمونه از افزایش قیمتها اشاره میگردد. 1-استنت قلبی با قیمت ارز ترجیحی دو میلیون و سیصد هزار تومان و با ارز نیمایی پانزده میلیون و پانصد هزار تومان و با ارز متشکل 000/500/22 تومان،2- استنت کاروتید با ارز ترجیحی دو میلیون و هفتصد هزار تومان و با ارز نیمایی بیستوپنج میلیون تومان و با ارز متشکل سیوشش میلیون تومان، 3- پروتز زانو با ارز ترجیحی یازده میلیون و پانصد هزار تومان و با ارز نیمایی هفتادوهشت میلیون تومان و با ارز متشکل یکصد و دوازده میلیون و پانصد هزار تومان، 4- پیس میکر تک حفرهای با ارز ترجیحی هجده میلیون و چهارصد هزار تومان و با ارز نیمایی یکصد و بیستوپنج میلیون تومان و با ارز متشکل یکصد و هشتاد میلیون تومان، 5- پروتز بای پولار با ارز ترجیحی یازده میلیون تومان و با ارز نیمایی هفتادوچهار میلیون و پانصد هزار تومان و با ارز متشکل یکصد و هفت میلیون تومان، 6- دریچه بیولوژیک با ارز ترجیحی بیستویک میلیون و هشتصد هزار تومان و با ارز نیمایی یکصد و چهلوهشت میلیون تومان و با ارز متشکل دویست و سیزده میلیون تومان»، حالا این وظیفه نظام بهعنوان پدر معنوی جامعه است که انتخاب کند راهکاری را بهجز مهر که جور استادان بهتر از آن باشد! ادامه دارد